شش سیگما؛ ساختار مهمی که به عنوان دیجیتال مارکتر باید بدانید!

شش سیگما

جایی که رقابت در هر لحظه نفس‌گیرتر می‌شود، موفقیت به چیزی فراتر از خلاقیت و ایده‌های ناب نیاز دارد. شما به ابزاری قدرتمند نیاز دارید که به شما کمک کند تا در این فضای پرتلاطم، مسیر خود را به سوی قله هموار کنید. اینجاست که شش سیگما به عنوان ناجی شما وارد میدان می‌شود.

شش سیگما، یک متدولوژی اثبات‌شده است که با تمرکز بر کاهش نقص و افزایش کیفیت، به شما کمک می‌کند تا بازاریابی دیجیتال خود را به سطحی بی‌نظیر ارتقا دهید. با به‌کارگیری این رویکرد، می‌توانید به نتایج خیره‌کننده‌ای دست یابید، از جمله:

افزایش نرخ تبدیل: با حذف موانع و بهبود تجربه کاربری، شاهد افزایش چشمگیر نرخ تبدیل خود خواهید بود.

بهبود سئو: با تولید محتوای باکیفیت و مرتبط، رتبه خود را در موتورهای جستجو ارتقا داده و ترافیک بیشتری جذب خواهید کرد.

کاهش هزینه‌ها: با شناسایی و حذف ضایعات، در هزینه‌های خود صرفه‌جویی قابل‌توجهی خواهید کرد.

افزایش رضایت مشتری: با ارائه خدمات و محصولات باکیفیت، مشتریان خود را راضی و وفادار نگه خواهید داشت.

در ادامه با آژانس دیجیتال مارکتینگ دارت همراه باشید تا به صورت مفصل تر به مبحث شش سیگما بپردازیم.

فهرست مطالب

شش سیگما چیست؟

شش سیگما

ساختار شش سیگما یک متدولوژی داده‌محور برای بهبود کیفیت و کاهش نقص در فرآیندها است. این رویکرد که در دهه ۱۹۸۰ توسط شرکت موتورولا ابداع شد، به دنبال کاهش نوسانات و ایجاد ثبات در فرآیندها به منظور افزایش رضایت مشتری است.

اصول کلیدی ساختار شش سیگما عبارتند از:

  • تمرکز بر مشتری: در این رویکرد، نیازها و خواسته‌های مشتری در اولویت قرار دارند و تمام فعالیت‌ها بر اساس آنها انجام می‌شود.
  • استفاده از داده‌ها: برای شناسایی و حل مشکلات، از داده‌ها و ابزارهای آماری استفاده می‌شود.
  • مدیریت مبتنی بر فرآیند: تمام فعالیت‌ها به عنوان یک فرآیند در نظر گرفته شده و به طور مداوم مورد بررسی و بهبود قرار می‌گیرند.
  • بهبود مستمر: در این رویکرد، هیچ گاه به وضعیت موجود قانع نمی‌شویم و همیشه به دنبال راه‌هایی برای بهبود هستیم.

انواع روش شش سیگما چیست؟

دو روش اصلی در ساختار شش سیگما وجود دارد: DMAIC و DMADV. هر کدام از این روش‌ها برای موقعیت‌های مختلف مناسب هستند و مزایا و معایب خاص خود را دارند.

۱. DMAIC

گلوگاه به مرحله‌ای در یک فرایند گفته می‌شود که بیشترین زمان یا منابع را مصرف می‌کند و سرعت کل فرایند را محدود می‌کند.

به طور کلی مناسب برای بهبود فرآیندهای موجود است. DMAIC، مخفف “Define, Measure, Analyze, Improve, Control” به معنای تعریف، اندازه‌گیری، تحلیل، بهبود و کنترل است و رویکردی برای بهبود مستمر فرایندها به حساب می‌آید.

مراحل

  • تعریف (Define): تعیین مشکل یا هدف بهبود.
  • اندازه‌گیری (Measure): اندازه‌گیری و جمع‌آوری داده‌های مربوط به فرآیند.
  • تحلیل (Analyze): تحلیل داده‌ها برای شناسایی عوامل مؤثر بر کیفیت یا کارایی فرآیند.
  • بهبود (Improve): اعمال تغییرات به منظور بهبود فرآیند.
  • کنترل (Control): برنامه‌ریزی و اجرای اقدامات کنترلی برای حفظ بهبود و جلوگیری از بازگشت به وضعیت اولیه.

۲. DMADV

این روش  مخفف Define، Measure، Analyze، Design، Verify است که مناسب برای طراحی و پیاده‌سازی فرآیندهای جدید نیز محسوب می شود.

مراحل

  • تعریف (Define): تعیین مشکل یا نیاز مشتری

  •  اندازه‌گیری (Measure)  : شناسایی و اندازه‌گیری مشخصه‌های کلیدی محصول یا فرآیند

  •  تحلیل (Analyze): تحلیل و تفسیر نتایج اندازه‌گیری برای تعیین روش‌های احتمالی برای رسیدن به نیازمندی‌های مشتری

  •  طراحی (Design): طراحی و توسعه فرآیند یا محصول جدید با استفاده از روش‌های شناسایی شده

  •  تأیید (Verify): تأیید عملکرد و کارایی محصول یا فرآیند طراحی شده

فرآیند ("جریان ارزش") نقشه برداری

برای ترسیم بصری فرآیند و شناسایی فرصت‌های بهبود استفاده می‌شود. قبل از هر چیز، انتخاب نقطه‌ی شروع بهینه‌سازی بسیار مهم است. برای این کار، باید تمامی فرآیندهای روتین خود را بررسی کنید و مشخص کنید بهینه‌سازی کدام‌یک ارزش بیشتری به همراه خواهد داشت.

اولویت با زمان به تنهایی نیست: به خاطر داشته باشید که اولویت دادن به فرآیندهایی که بیشترین زمان را می‌گیرند، تنها در صورتی منطقی است که آن فرآیندها ارزش واقعی داشته باشند و یا تکمیل سریع‌تر آن‌ها باعث شود تا در زمان صرفه‌جویی شده، کارهای ارزشمند دیگری انجام شود.

تصمیم گیری

چهار روش اصلی برای ایجاد تبلیغات وجود دارد:

  • ایجاد هر تبلیغ به طور مستقیم در رابط کاربری Google Ads، در کمپین و گروه تبلیغاتی انتخابی
  • ایجاد هر تبلیغ در Google Ads Editor و ارسال تغییرات به Google Ads
  • پیش‌نویس تبلیغات در یک صفحه گسترده و کپی/پیست به Google Ads Editor
  • پیش‌نویس تبلیغات در یک صفحه گسترده و بارگذاری انبوه در Google Ads

هر کدام از این روش‌ها مراحل بعدی خود را دارند و تصمیم احتمالا بر اساس تعداد تبلیغاتی که قصد ایجاد آن‌ها را دارید، گرفته می‌شود.

اگر فقط یک تبلیغ ایجاد می‌کنید، کار مستقیم با رابط کاربری Google Ads ممکن است کارآمدترین روش باشد. با این حال، تبلیغات اغلب به صورت انبوه راه‌اندازی می‌شوند، بنابراین ساخت متن تبلیغ در یک صفحه گسترده و آپلود از طریق Google Ads Editor اغلب کارآمدتر خواهد بود.

نقشه فرایند جزیی

فرض کنید قصد دارید فرایند ایجاد تبلیغات دیجیتال با استفاده از Excel و Google Ads Editor را ترسیم کنید. باید این فرایند را با انجام مراحل خودتان یا مشاهده نحوه انجام آن توسط شخص دیگری، دقیقاً رصد کنید.
سپس مراحل اساسی این فرایند را به صورت زیر شرح می‌دهم:

  1. ایجاد یک صفحه گسترده جدید و ذخیره آن با نام و تاریخ مشخص
  2. برچسب زدن ستون‌ها در ردیف ۱: حساب (در صورت وجود چندین حساب)، کمپین، گروه تبلیغاتی، برچسب‌ها، تیتر ۱، تیتر ۲، تیتر ۳، توضیحات ۱، توضیحات ۲، مسیر ۱، مسیر ۲، URL نهایی، URL نهایی موبایل (در صورت وجود) و الگوی ردیابی (در صورت وجود)
  3. تایپ یا دانلود و کپی/پیست نام‌های کمپین و گروه تبلیغاتی مورد نظر در ستون‌های مربوطه
  1. تایپ تیتر ۱ و بررسی طول متن با استفاده از تابع =len()
  2. تایپ تیتر ۲ و بررسی طول متن با استفاده از تابع =len()
  3. تایپ تیتر ۳ و بررسی طول متن با استفاده از تابع =len()
  4. تایپ توضیحات ۱ و بررسی طول متن با استفاده از تابع =len()
  5. تایپ توضیحات ۲ و بررسی طول متن با استفاده از تابع =len()
  6. تایپ مسیر ۱ و بررسی طول متن با استفاده از تابع =len()
  7. تایپ مسیر ۲ و بررسی طول متن با استفاده از تابع =len()
  8. تایپ یا کپی URL نهایی و بررسی بارگذاری صحیح صفحه
  9. تایپ یا کپی URL نهایی موبایل و بررسی بارگذاری صحیح صفحه
  10. تایپ یا کپی الگوی ردیابی و بررسی خطاها یا فاصله‌های اضافی
  11. تایپ برچسب با شناسه و تاریخ برای تمایز بین نسخه‌های تبلیغ
  1. بررسی املاء تمام متن تبلیغ
  2. بررسی علائم نگارشی صحیح
  3. ذخیره صفحه گسترده
  4. ارسال برای تایید مشتری (در صورت نیاز)
  5. در صورت عدم تایید، اعمال تغییرات بر اساس بازخورد مشتری
  6. بررسی املاء و علائم نگارشی
  7. ارسال مجدد برای تایید مشتری
  1. پس از تایید، فایل اکسل را باز کنید و بررسی کنید که هیچ داده‌ای از دست نرفته باشد
  2. باز کردن Google Ads Editor
  3. باز کردن حساب‌های تبلیغاتی مورد نظر
  4. دانلود تغییرات اخیر
  5. به پنجره “تبلیغات متنی گسترش یافته” بروید.
  6. “ایجاد تغییرات متعدد” را انتخاب کنید.
  7. داده ها را از اکسل کپی و در Google Ads Editor پیست کنید.
  8. بررسی کنید که نام های ستون به درستی نگاشت شده باشند.
  9. تغییرات را پردازش و بررسی کنید.
  10. در صورت وجود، خطاها را برطرف کنید.
  11. “بررسی تغییرات” را انتخاب کنید.
  12. در صورت وجود، خطاها را برطرف کنید.
  13. “انتشار” را انتخاب کنید.

تصمیمات مبتنی بر ارزش بگیرید

  • پس از ترسیم مراحل فرایند، می‌توانم به عناصر هر بخش نگاه کنم و تعیین کنم که کدام اقدامات واقعاً ارزش‌آفرین هستند و کدام‌ها نه. هدف به حداقل رساندن زمان صرف شده برای عناصر غیر ارزش‌آفرین است.
  • به عنوان مثال، ممکن است به فرآیند ایجاد تبلیغات خود نگاه کنم و متوجه شوم که اعضای تیم به طور مداوم در مرحله آماده‌سازی که با هر مجموعه جدید از تبلیغات ایجاد شده تکرار می‌شود، زمان غیر ارزش‌آفرین صرف می‌کنند. من متوجه می‌شوم که با کاهش زمان صرف شده در مرحله آماده‌سازی، می‌توانم بدون sacrificing any amount of value، راندمان کل فرایند را افزایش دهم.
  • یک راه حل می‌تواند یادگیری نحوه ساخت یک قالب پیشنهادی متن تبلیغ در اکسل باشد که سپس می‌تواند توسط هر عضو تیم در ابتدای فرآیند ایجاد تبلیغ باز و به نام جدید ذخیره (“Save As”) شود. ناگهان، مرحله آماده‌سازی به یک گام واحد تقلیل می‌یابد و آن چند دقیقه صرفه‌جویی شده را می‌توان به سمت یک کار تولیدی دیگر هدایت کرد.

تجزیه و تحلیل تنگنا ("DMAIC")

در برخی موارد، شناسایی فرصت‌های افزایش بازدهی ممکن است دشوار باشد و نیازمند تلاش بیشتری باشد. اگر گروهی باتجربه هستید که از جعبه‌ابزاری منظم با قالب‌های آماده، خودکارسازی (مانند اسکریپت‌ها، هشدارهای گوگل، قوانین پیشنهاد قیمت و غیره) استفاده می‌کنید و مهارت‌های حرفه‌ای در استفاده از اکسل برای تبلیغات کلیکی (PPC) دارید، تحلیل گلوگاه (یا رویکرد DMALC) ممکن است برای شما مناسب‌تر باشد

۱. تعریف (Define)

شش سیگما

همانند قبل، با ترسیم یا تعریف مراحل درون فرایند انتخاب‌شده‌ی خود شروع می‌کنید. برای این فرایند، باید کارهایی را که به‌طور همزمان اتفاق می‌افتند یا به عنوان یک «گام» واحد طبقه‌بندی می‌شوند، با هم گروه کنید. با این حال، در مراحل بعدی تجزیه و تحلیل، درک تک تک کارها درون هر مرحله ضروری خواهد بود. هدف نهایی این کار، ایجاد یک نقشه‌برداری از فرایند است.

۲. اندازه گیری (Measure)

پس از ترسیم نقشه‌برداری فرایند، شروع به جمع‌آوری داده‌های واقعی درمورد اجرای این روش خواهید کرد. در بسیاری از موارد، این داده‌ها به زمان صرف‌شده برای هر مرحله از فرایند مربوط می‌شوند. با این حال، همچنین باید تعداد خطاها یا بازنگری‌های لازم را مستند کنید، زیرا آن‌ها معادل اتلاف‌هایی هستند که می‌توان و باید حذف شوند.

هدف نهایی این کار، ایجاد یک نقشه‌برداری از فرایند با یک مجموعه داده‌ی عینی مربوط به هر مرحله است.

۳. آنالیز (Analyze)

شش سیگما

با داشتن داده‌ها در دست، اکنون می‌توانید به طور عینی تعیین کنید کدام مرحله(ها) را می‌توان برای کاهش اتلاف یا تغییرات بهینه‌سازی کرد. داده‌های شما باید نشان دهند که آیا مراحل تکراری زیادی وجود دارد (مانند «(باز)ارسال به مشتری برای تایید» یا «رفع خطاها (در صورت وجود)» در مثال بالا) یا مراحلی با تغییرات قابل توجه در زمان مورد نیاز برای تکمیل. هر مرحله‌ای که به دلیل تغییرات یا اتلاف به عنوان گلوگاه عمل می‌کند، برای بهینه‌سازی یا حذف مناسب است.

هدف نهایی این کار، شناسایی یک یا چند گلوگاه و عوامل مؤثر بر آن گلوگاه است که می‌توان برای بهبود بازدهی اصلاح کرد.

۴. بهبود (Improve)

همانطور که انتظار می‌رود، پس از شناسایی مشکل گلوگاه، باید برای رفع آن اقدام کنید. برای مثال، فرض کنید به دنبال بهبود فرآیند به‌روزرسانی خلاقیت تبلیغات فیس بوک به نمایندگی از یک مشتری کوچک هستم. پس از ترسیم مراحل فرآیند، دو فعالیت را به عنوان بزرگترین گلوگاه‌های بازدارنده جریان فرآیندم می‌دانم: به دست آوردن خلاقیت از مشتری و سفارشی کردن دارایی‌ها برای جایگاه‌های غیرخوراکی.

برای رفع اولین گلوگاه، به طور متوسط ​​مقدار زمانی را محاسبه می‌کنم که پس از درخواست، طول می‌کشد تا تصاویر جدیدی از مشتری دریافت شود. سپس تعیین می‌کنم که چند به روزرسانی خلاقانه در همان زمان انجام می‌شود. این به من می‌گوید که به چند مجموعه خلاقیت نیاز دارم تا تصاویر را تقریباً در زمانی که به آن‌ها نیاز دارم دریافت کنم. تصمیم بهبود من این است که ۳۰% بیشتر از تصاویر مورد نیاز در هر درخواست بخواهم، که در برابر گلوگاه‌های احتمالی در آینده حاشیه ایمنی ایجاد می‌کند.

برای دومین گلوگاه، متوجه می‌شوم که سفارشی‌سازی دارایی در فیس‌بوک باید برای یک تبلیغ واحد انجام شود، بنابراین ویرایش انبوه گزینه‌ای برای بهبود کارایی نیست. با این حال، همچنین متوجه می‌شوم که بسیاری از جنبه‌های خلاقیت سفارشی، صرف نظر از مجموعه تبلیغاتی که در آن قرار گرفته است، یکسان هستند. من به این نتیجه می‌رسم که به جای ایجاد تبلیغات به صورت انبوه و سپس سفارشی‌سازی آن‌ها به صورت جداگانه، ابتدا یک تبلیغ را ایجاد و سفارشی می‌کنم، سپس آن را در مجموعه‌های تبلیغاتی که خلاقیت سفارشی مطابقت دارد، تکرار می‌کنم. این به من این امکان را می‌دهد که عناصر استاندارد (مانند عنوان، URL صفحه فرود، پارامترهای ردیابی و غیره) را به صورت عمده ویرایش کنم بدون اینکه نیاز به انجام مرحله سفارشی سازی دارایی برای هر خلاقیت تبلیغاتی به صورت جداگانه داشته باشم.

هدف نهایی این اقدام، داشتن یک برنامه اقدام مشخص است که اتلاف یا تغییرات را در گلوگاه‌های مشاهده‌شده شما از بین می‌برد.

۵. کنترل (Control)

شش سیگما

آخرین مرحله اطمینان از این است که بهبودهای اعمال شده تأثیر مطلوب را داشته باشند و واقعاً کارایی را در فرآیندهای شما افزایش دهند. اگر متوجه شدید که برنامه‌های بهبود باعث تاخیر، اتلاف یا تغییرات بیشتری می‌شوند، باید به مرحله ۱، ۲ یا ۳ بازگردید تا درک بهتری از عوامل contributing به گلوگاه داشته باشید.

با این حال، اگر تمام مراحل را به طور مؤثر تکمیل کرده باشید، باید متوجه شوید که با گذشت زمان، فرآیندهای شما روان‌تر و سریع‌تر انجام می‌شوند، زیرا مزایای DMAIC به دست می‌آید.

سوالات متداول در مورد شش سیگما

شش سیگما چیست؟

شش سیگما روشی است که ابزارهایی را در اختیار سازمان ها قرار می دهد تا توانایی فرآیندهای تجاری خود را بهبود بخشند. این افزایش در عملکرد و کاهش تنوع فرآیند به کاهش نقص و بهبود سود، روحیه کارکنان و کیفیت محصولات یا خدمات کمک می کند.

۵تا از مراحل شش سیگما چیست؟

متدولوژی شش سیگما شامل پنج مرحله داده محور است - تعریف، اندازه گیری، تجزیه و تحلیل، بهبود و کنترل (DMAIC). هنگامی که DMAIC به طور کامل اجرا می شود، رویکرد حل مسئله سازمان را استاندارد می کند و نحوه ایده پردازی راه حل های فرآیندی جدید را شکل می دهد.

هدف اصلی شش سیگما چیست؟

هدف شش سیگما کاهش تنوع برای کنترل کیفیت مطلوب است. رشته ای که به نام شش سیگما ناب (LSS) شناخته می شود این دو رویکرد را با هم ترکیب می کند. اصلاحات در فرآیند تولید برای مدیریت و کاهش ۸ ضایعات تجزیه و تحلیل شده با روش ناب ضروری است.

جهت دریافت مشاوره در مورد شش سیگما، فرم مربوطه را تکمیل کنید.

و در پایان این که...

روش Six Sigma یک رویکرد سیستماتیک برای بهبود فرآیندهای سازمانی و کاهش تنوع در فرآیندها است. این روش بر اساس مفهوم استفاده از اندازه‌گیری دقیق و استفاده از ابزار و تکنیک‌های آماری برای بهبود کیفیت و کارایی فرآیندها استوار است. از طریق این روش، سازمان‌ها می‌توانند بهبود مستمر و پایدار را در فرآیندها و تولیدات خود اعمال کنند.

دو نوع اصلی از روش‌های Six Sigma عبارتند از:

۱. DMAIC:
– تعریف (Define): تعیین مشکل یا هدف بهبود.
– اندازه‌گیری (Measure): اندازه‌گیری و جمع‌آوری داده‌های مربوط به فرآیند.
– تحلیل (Analyze): تحلیل داده‌ها برای شناسایی عوامل مؤثر بر کیفیت یا کارایی فرآیند.
– بهبود (Improve): اعمال تغییرات به منظور بهبود فرآیند.
– کنترل (Control): برنامه‌ریزی و اجرای اقدامات کنترلی برای حفظ بهبود و جلوگیری از بازگشت به وضعیت اولیه.

۲. DMADV
– تعریف (Define): تعیین مشکل یا نیاز مشتری.
– اندازه‌گیری (Measure): شناسایی و اندازه‌گیری مشخصه‌های کلیدی محصول یا فرآیند.
– تحلیل (Analyze): تحلیل و تفسیر نتایج اندازه‌گیری برای تعیین روش‌های احتمالی برای رسیدن به نیازمندی‌های مشتری.
– طراحی (Design): طراحی و توسعه فرآیند یا محصول جدید با استفاده از روش‌های شناسایی شده.
– تأیید (Verify): تأیید عملکرد و کارایی محصول یا فرآیند طراحی شده.

در کل، این دو روش از Six Sigma همگی بهبود مستمر و مداوم را در فرآیندهای سازمانی تضمین می‌کنند، اما هر کدام در شرایط و مراحل مختلف فرآیندهای سازمانی به کار می‌روند.

این یک مرور کلی بسیار کوتاه و سطح بالا از شیوه‌های Lean Six Sigma در حوزه بازاریابی PPC بود. انبوهی از اطلاعات اضافی در سراسر وب موجود است، و اگر ایده‌های اینجا برای شما جالب هستند، شما را تشویق می‌کنم که عمیق‌تر بررسی کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *