یک کمپین ایجاد کردهاید و حالا دنبال میزان اثربخشی کمپین بازاریابی دیجیتال خود در هر مرحله هستید؟ پس برای فهمیدن این اثربخشی باید مواردی را در نظر بگیرید: کسبوکارهایی که شاخص کلیدی عملکرد (KPI) خود را دنبال میکنند، احتمال موفقیت آنها ۳ برابر بیشتر خواهد شد.
این مقاله از آژانس دیجیتال مارکتینگ دارت راهنمای جامعی برای درک و پیادهسازی ۱۵ شاخص کلیدی عملکرد بازاریابی است. همچنین دیدگاه شما را درباره دیجیتال مارکتینگ تغییر میدهد. برای اینکه یک دیدگاه تازه و جدید درباره دیجیتال مارکتینگ به دست آورید، آمادهاید؟!
مطالب دنبال شده در این مقاله:
شاخص کلیدی عملکرد مخفف کلمه (Key Performance Indicator) به معنای اندازهگیری تأثیرگذاری یک اقدام بازاریابی یا تبلیغی برای رسیدن به هدف هر کسبوکار یعنی افزایش فروش و برندسازی است. با اندازهگیری این شاخصها میتوانید به میزان بازدهی کمپین خود و تبلیغات خود پی ببرید. اگر شاخص کلیدی عملکرد را بهدرستی تشخیص دهید، پس میتوانید نتیجه درستی نیز از عملکرد کمپین خود به دست آورید.
شاخص KPI به کسبوکارها در اموری مانند ردیابی مسیر پیشرفت خود گمراه نشوند و بدانند که این مسیر درست است و باید آن را تقویت کنند یا به راهشان ادامه دهند،کمک میکند. البته گاهی نتایج بهدستآمده از این شاخص نشاندهنده این است که کمپین شما تأثیرگذار نبوده و باید آن را رها کرد.
ورودیها، فرایند، خروجیها، نتایج و پروژه از انواع شاخص کلیدی عملکرد است. اصول دستیابی به این شاخص یکسری موارد است، از جمله: تعیین اهداف سازمان، استراتژیهای لازم برای رسیدن به این اهداف، درک فرایندهای برای انجام این استراتژیها.
در کسبوکارهای آفلاین هیچ ابزاری در کار نیست، برای همین نمیتوانید میزان موفقیت خودتان را دقیق بررسی کنید. اگر در تلویزیون آگهی بدهید، آیا میدانید چند نفر محصولتان را دیدهاند؟ چند نفر به سایت برای خرید مراجعه کردهاند؟ چند نفر به فروشگاه فیزیکی برای خرید رفته است؟
ازاینرو باید قبل از بررسی این شاخص برنامهریزیها را تنظیم و تدوین کنید. در ادامه با این شاخص بیشتر آشنا خواهید شد.
KPIهای بازاریابی برای هر تیم بازاریابی دیجیتال و آنلاین مارکتینگ بسیار مهم هستند. با کمک KPI میتوانید بینش عمیقی در مورد اثربخشی کانالها و استراتژیهای بازاریابی مختلف دریافت کنید. همچنین در بهینهسازی کمپینهای آینده نیز نقش دارد. شما باید KPI را برای تمام کانالهای بازاریابی در شرکت خود ردیابی کنید.
زمانی به اهمیت شاخص کلیدی عملکرد پی میبرید که بخواهید عملکرد بازاریابی خود را ارزیابی کنید. این شاخص مزایایی را برای برندها و سازمانها دارد:
شاخصهای کلیدی عملکرد (KPI) برای اندازهگیری موفقیت کمپینها و استراتژیها ضروری هستند. بااینحال باید KPI را انتخاب کنید که با اهداف کلی شرکتتان همسو باشد. برای این کار میتوانید از استراتژی SMART کمک بگیرید.
استراتژی SMART مخفف عبارت Specific، Memorable، Achievable، Relevant و Timely است. اجرای این استراتژیها به شما کمک میکند که:
در ادامه با عناصر استراتژی SMART بیشتر آشنا میشویم.
در تنظیم KPIهای بازاریابی تعیین دستاوردهای شما بسیار مهم است. یعنی باید بدانید که در آخر کار چه چیزی نصیبتان خواهد شد. پس برای این کار باید اهداف خود را مشخص کنید، چراکه اهداف مبهم باعث سردرگمی و جهتگیری نادرست میشود. هدف چیست؟
هدف این است که KPIهای خود را متناسب با نتیجهای که میخواهید باید تنظیم کنید. بهطورکلی باید با نوع کسبوکارتان هماهنگی داشته باشد و برای کسبوکارتان کارایی داشته باشد. پس KPI شما باید به شکل اهداف شخصیسازی فقط مختص کسبوکار خودتان باشد.
شما میتوانید به جای اینکه یک هدف کلی مانند «افزایش ترافیک وبسایت» را در نظر بگیرید، یک KPI ویژه در نظر داشته باشید: «افزایش ترافیک سایت ارگانیک تا ۲۰ درصد در سه ماهه آینده.»
یکی از مواردی که همیشه در تنظیم شاخص کلیدی عملکرد نادیده گرفته میشود، اهداف و تبلیغات بهیادماندنی (Memorable Advertisement) هست. درحالیکه اهداف «بهیادماندنی» در حفظ انگیزه تیم بازاریابی و همسویی با آنها نیز بسیار تأثیرگذار است. برای اینکه اینگونه اهداف را بیشتر در کسبوکارتان اثرگذار کنید، پس بهتر است به این شکل عمل کنید:
بهطورکلی باید اهدافی را در نظر بگیرید که بیشتر در ذهن میماند. بر روی چیزهایی تمرکز کنیم که توجه مخاطب را از نظر احساسی یا شخصی جلب میکند.
اگر بخواهیم یک تبلیغات نمایشی را در کانال تبلیغاتی منتشر کنیم، باید به اهداف «بهیادماندنی» آن توجه کنیم. یعنی در این تبلیغ جنبه احساسی و شخصی است که مخاطب را درگیر میکند.
Achievable به معنای قابل دستیابی یکی دیگر از عناصر مهم در استراتژی SMART است. با کمک این تعریف ممکن است جاهطلبی در بسیاری از موارد خوشایند و مفید به نظر برسد. ولی اگر بخواهید که KPI غیرواقعی را برای کسبوکار خود داشته باشید، پس منجر به عدم رسیدن به اهدافتان شود. شما مثل دوندهای، هر چقدر میدوید به نقطه پایان نمیرسید.
پس شما باید از اینکه شاخص کلیدی عملکردتان به نتیجه رسیده و مسیر درست را به شما نشان میدهد، اطمینان حاصل کنید.
چه عواملی میتواند در تشخیص مسیر درست انتخاب شاخص کلیدی عملکرد به شما کمک کند؟ منابع موجود، برنامهریزی بودجه و شرایط بازار.
برای انتخاب یک KPI استاندارد و پر بازده میتوانید اینگونه عمل کنید:
در واقع با Achievable در استراتژی SMART به شما کمک میکند که فرصتها و قابلیتهایی که قبلاً نادیده گرفته شدهاند، این بار بتوانید روی آنها سرمایهگذاری کنید.
شما میخواهید کمپین برای افزایش فروش شروع کنید. ولی شما هیچ استراتژی و بودجهای برای این کار ندارید. برای همین نمیتوانید در عرض یک ماه به این هدف برسید. ولی میتوانید یک استراتژی را دنبال کنید و در عرض چندین ماه به تعداد مشتری واقعی دست یابید.
Relevant به معنای «مرتبط» است. یعنی شما اهدافی را که دنبال میکنید هم باید آن هدف قابل انجام باشد، هم مرتبط باشد.
هنگام ایجاد KPIهای بازاریابی، ارتباط بسیار مهم است. شاخصهای کلیدی عملکرد شما باید مستقیماً به اهداف کلی کسبوکار شما اثرگذار باشد. همچنین برای اثربخشی این استراتژیهای بازاریابی دیجیتال بینش عمیقی ارائه دهد. برای همین KPIهای خود را با اهداف بلندمدت، وظایف و ارزشهایی شرکتتان هماهنگ کنید.
بر فرض هدفتان افزایش آگاهی از برند است. یک KPI بازاریابی مرتبط میتواند این باشد: «ایجاد ۵۰۰ اشتراک ماهیانه برای شبکههای اجتماعی، مخاطبان با این اشتراک میتوانند بهراحتی به برندتان دسترسی پیدا کنند.»
Timely به معنای ایجاد محدودیت زمانی برای استراتژی بازاریابی است. تابهحال چند استراتژی بازاریابی را تدوین کردهاید، ولی بالاخره آن را بینتیجه رها کردید؟ مهمترین دلیل رهایی استراتژی و اهداف بازاریابی عدم تعیین محدودیت زمانی است. بدون تعیین محدودیت زمانی بسیاری از اقدامات بازاریابی در پشت پرده باقی میمانند و هرگز به اجرا نمیرسند.
اگر یک جدول زمانی برای KPI خود تنظیم کنید، مسئولیتپذیری شما را برای انجام کمپین افزایش داده و از تعویق وظایف به زمان دیگر جلوگیری میکند.
برای دستیابی به اهدافتان یک کار باید انجام دهید. شما باید یک چارچوب زمانی کوتاهمدت یا بلندمدت با درج تاریخ در جدولی تنظیم کنید.
این محدودیت زمانی باعث میشود که شما بر اقدامات فوری تمرکز کنید و در پیشرفت و ارزیابی کمپین تأثیر چشمگیری داشته باشید.
ازاینرو با بهکارگیری استراتژی SMART، KPIهای بازاریابی خود را از مفاهیم انتزاعی به اهداف عملی تبدیل خواهید کرد. این رویکرد به شما کمک میکند که تیم بازاریابی خود را تقویت کنید تا بر روی یک هدف اصلی تمرکز کنند. همچنین پیشرفتها را اندازهگیری کرده و تصمیمهایی مبتنی بر داده بگیرند.
شما تصمیم به انجام تبلیغات بنری دارید، بنابراین تعیین میکنید که هر روز در ۳۰ سایت تبلیغات بنری خود را ارائه دهید. حال اگر محدودیتی برای انجام این تبلیغات نگذارید، زمان درستی برای آن تعیین نشده و بودجهتان نیز بدون استراتژی زمانی در حال خرج شدن است. حالا اگر همین تبلیغات بنری در ۳۰ سایت را برای یک هفته ایجاد کنید، یک سررسید زمانی برای کمپین و اهداف بازاریابی خود در نظر گرفتید.
۱۵ شاخص کلیدی عملکرد (KPI) در بازاریابی دیجیتال وجود دارد و در بهبود استراتژی بازاریابی نقش دارد که در ادامه با آنها بیشتر آشنا خواهید شد.
هزینه جذب مشتری (CAC) در تعیین KPIهای بازاریابی بسیار مهم و اثربخش است. این KPI تمام هزینههای بازاریابی را از صفر تا صد اندازهگیری میکند. اینکه چه هزینهای قرار است برای جذب مشتری جدید پرداخت کنید و این هزینهها شامل انجام اقدامات بازاریابی و فروش است.
حالا CAC چطور کار میکند؟
هرچقدر CAC کمتر باشد، استراتژیتان در جذب مشتری جدید کارآمدتر است. این KPI یک معیار ضروری برای تعیین سنجش سودآوری هر کسبوکاری است. چراکه بر سودآوری شما از هر مشتری به طور مستقیم تأثیر میگذارد. برای اینکه CAC را پایین بیاورید، کافی است که با بهینهسازی کمپینهای خود و تمرکز بر کانالهای با تبدیل بالا، آن را کاهش دهید.
ارزش طول عمر مشتری (LTV) یا طول عمر مشتری (CLV) یک معیار بازاریابی مهم برای ارزیابی میزان ارزشی است که مشتری در طول سفر خود نصیب کسبوکارتان میکند. LTV به شما کمک میکند که چقدر میتوانید روی مشتری حساب کنید. همچنین این اطلاعات به شما در تعیین استراتژی، اقدامات حفظ مشتری و مدلهای قیمتگذاری کمک میکند.
با اندازهگیری LTV در شاخص کلیدی عملکرد این مزیت را کسب خواهید کرد:
یکی از مهمترین KPIهای بازاریابی برای اندازهگیری موفقیت کمپینهای بازاریابی نرخ بازگشت سرمایه (ROI) است. ROI به شما در اندازهگیری سود حاصل از درآمد سرمایهگذاری شده کمک میکند. همچنین با محاسبه نرخ بازگشت سرمایه میتوانید اثربخشی کمپین خود را اندازهگیری کنید. برای محاسبه ROI، سود خالص ایجاد شده از کمپین خود را بر کل هزینهها تقسیم کنید و سپس آن را در ۱۰۰ ضرب کنید تا یک درصد به دست آورید.
ROI مثبت در بازاریابی به معنای سیر صعودی سوددهی شما از کمپین و ROI منفی نشاندهنده سیر نزولی کمپین بازاریابی است. با نظارت بر نرخ بازگشت سرمایه، امکان تصمیمات مبتنی بر داده را برایتان فراهم میکند. بعد منابع را برای عملکرد بهتر استراتژی بازاریابی خود به کار بگیرید.
ROAS (بازدهی هزینه تبلیغات) یکی دیگر از شاخص کلیدی عملکرد برای اثربخشی و سوددهی کمپین بازاریابی است. ROAS در واقع درآمد حاصل از برنامههای تبلیغاتی نسبت به هزینههایی انجام شده، اندازهگیری میکند. همچنین یک گزارش کامل و تصویر واضح از چگونگی خرج شدن هر دلارتان را به شما میدهد.
با تجزیهوتحلیل KPIهای بازاریابی ROAS چه مزیتی کسب میکنید؟
با ارزیابی این KPI تشخیص میدهید که کدام کانال یا شبکه خاص برای تبلیغات شما بیشتر جواب خواهد داد. پس همان را دنبال کنید و یک استراتژی جدید تدوین کنید.
برای مثال:
اگر «نصب برنامه» هدف بازاریابی شما باشد، پس دادههای کانالهای موجود در تلفن همراه از جمله: رسانههای اجتماعی، تبلیغات درون برنامهای یا بازاریابی تأثیرگذار را به شما ارائه خواهد داد.
با این قابلیت میتوانید بر اساس دادهها تصمیم بگیرید و بیشترین بازدهی را از کمپین خود دریافت کنید.
سرنخهای واجد شرایط بازاریابی افرادی هستند که نسبت به محصول یا خدمات شما چراغ سبز نشان دادهاند. این سرنخها بیشتر دیجیتالی یا آنلاین هستند، چراکه این سرنخها حاصل از پر کردن فرم وبسایت یا دانلود وایت پیپر است.
MQLها شاخص کلیدی نشاندهنده آمادگی یک فرد برای تبدیل به مشتری بالقوه است.
حالا مزیت استفاده از شاخص MQL چیست؟
با ردیابی و تجزیهوتحلیل یک سرنخ واجد شرایط بازاریاب (MQL)، میتوانید اثربخشی بازاریابی خود را بهتر درک کنید. همچنین تنظیماتی را برای بهبود استراتژی بازاریابی یا بهینهسازی موتور جستجو (SEO) خود انجام دهید.
SQL به مشتریان بالقوهای هستند که به محصول یا خدمات شما علاقه نشان دادهاند. برای همین در اولویت اول برای فروش قرار میگیرند، چراکه احتمال تبدیل چنین مشتریانی به مشتریان پولی بالا است.
این سرنخها به شکل فعال با کمپینتان درگیر است. آنها قصد خرید را نشان دادهاند و معیارهای خاص را دنبال میکنند و این نشاندهنده آمادگی لازم برای دریافت تماس از سوی تیم فروش هستند.
کسبوکارها با شناسایی SQLها میتوانند تلاشهای بازاریابی خود را اولویتبندی کنند. بعد اولویتهای برتر را تقویت کرده و فروش را افزایش دهند.
کسبوکارها میتوانند با تجزیهوتحلیل مؤثر سرنخ و SQL، استراتژی بازاریابی خود را برای جذب بیشتر سرنخهای واجد شرایط بهینه کنند.
رشد دنبالکننده (Follower Growth) یک KPI حیاتی برای بازاریابی دیجیتال است. این شاخص کلیدی عملکرد در اندازهگیری تعداد مشترکین شبکههای اجتماعی و لیست ایمیل نقش دارد. با ردیابی این KPI رشد دنبالکننده، اثربخشی محتوا و استراتژی تعامل توسط شرکتها محاسبه و ارزیابی میشود.
نرخ بالای رشد دنبالکننده نشاندهنده علاقه کاربران به تماشای محتوای بیش از یک نام تجاری یا صفحه وب از کسبوکارها هستند. با کمک این قابلیت میتوانید بازدید خود را از شبکههای اجتماعی بالا ببرید، پس دسترسی به برندتان افزایش یافته و تبدیل مشتری بالقوه نیز بالا میرود.
میتوانید برای بهبود رشد دنبالکننده این کارها را انجام دهید:
درنتیجه، رشد فالوور را بهعنوان KPI در اولویت قرار دهید. چراکه کسبوکارها میتوانند بازاریابی دیجیتال و تلاشهای رسانههای اجتماعی خود را برای ایجاد حضور قوی در رسانههای اجتماعی افزایش دهند.
نرخ تبدیل یک شاخص کلیدی عملکرد (KPI) برای هر کمپین بازاریابی دیجیتال است. این KPI درصد بازدیدکنندگان را که برای خرید یا پر کردن فرم به وبسایت مراجعه کردهاند، اندازهگیری میکند.
نرخ تبدیل بالا نشاندهنده تلاشهای بازاریابی مثبت شما در جهت جذب مشتری، ایجاد سرنخ و افزایش فروش است. برای اینکه نرخ تبدیل کسبوکارتان را بهبود بخشید، این کارها مؤثر است:
با کمک تجزیهوتحلیل KPI، زمینههای بهبود استراتژی دیجیتال شناسایی شده و نتایج بهتری برای کسبوکارها رقم میزند.
ردیابی تعداد بازدیدکنندگان وبسایت یکدیگر از شاخصهای کلیدی عملکرد (KPI) در بازاریابی دیجیتال است. این شاخص نشاندهنده استراتژی بازاریابی مؤثر شما برای جذب ترافیک وبسایت است. اگر بر این شاخص نظارت کنید به این موفقیتها دست مییابید:
با کمک این KPI بینش عمیقی درباره عملکرد و اقدامات بازاریابی دریافت میکنید. همچنین مخاطبان خاص را هدف قرار داده و با بهینهسازی تجربه کاربران در کانالهای مختلف وبسایت به اهداف استراتژی خود نزدیک میشوید.
تعامل با مخاطب در شبکههای اجتماعی در ایجاد آگاهی از برند و وفاداری مشتری بسیار مهم است. با تعامل سازنده با کاربران، پاسخ به نظرات آنها و اشتراکگذاری محتوای ارزشمند میتوانید یک جامعه قدرتمند آنلاین برای حمایت از برندتان ایجاد کنید.
این تعامل شامل: لایکها، اشتراکگذاریها، نظرات و تعامل کلی با پستهای شبکههای اجتماعی است. اگر محتوا قوی باشد و مخاطب را بیشتر درگیر کند، پس احتمال تبدیل آنها به مشتری بیشتر و در نتیجه اخباری بیشتری درباره کسبوکارتان منتشر میکنند.
یکی دیگر از شاخص کلیدی عملکرد (KPI)ترافیک ارجاعی است. KPI ترافیک ارجاعی چه عملکردی دارد؟ تعداد افراد بازدیدکنندهای را که از منابع خارجی به وبسایتتان مراجعه کرده، اندازهگیری میکند. منابع خارجی از جمله: رسانههای اجتماعی، سایر وبسایتها یا دایرکتوریهای آنلاین است.
اگر ترافیک وبسایت ارجاعی را ردیابی کنید، این مزیت را به دنبال دارد:
تشخیص کانال مناسب: با کمک ترافیک ارجاعی، کسبوکارها میتوانند بفهمند که کدام کانال و استراتژی بازاریابی برایشان بازدیدکننده بیشتری به دست میآورد.
امتیاز خالص تبلیغکننده (NPS) یک شاخص کلیدی عملکرد است و با کمک آن رضایت و وفاداری مشتری اندازهگیری میشود. کسبوکارها با کمک این KPI، درباره معرفی خودشان توسط کاربر به دیگران پیشبینی میکنند. اینکه کاربران چقدر احتمال دارد که محصول یا خدمات آنها را به دیگران توصیه کند.
«از ۰-۱۰، چقدر احتمال دارد که ما را توصیه کنید؟» این یک سؤال نظرسنجی ساده است. کاربران برای پاسخ به این سؤال به سه دسته تقسیم میشوند: مروج (مشتری تبلیغکننده)، منفعل و مخالف.
برای اینکه امتیاز کلی را به دست آورید از فرمول NPS استفاده میشود. بر اساس این فرمول درصد مخالفان را از درصد مروج کم کنید تا به امتیاز کلی دست یابید.
فرمول شاخص NPS به این صورت است:
شاخص خالص ترویجکنندگان = (تعداد امتیازات مروج/تعداد کل پاسخدهندگان) – (تعداد امتیازات منفی/تعداد کل پاسخدهندگان)
ترافیک ارگانیک (سئو سایت) به کاربرانی که از طریق نتایج موتور جستجو بدون پرداخت هزینه به وبسایت شما میآیند، میگویند. این KPI بسیار مهم است. چراکه نشاندهنده عملکرد خوب و جذابیت وبسایت از نظر کاربر به طور طبیعی و بدون تبلیغات پولی است.
چطور ترافیک ارگانیک به دست آورم؟ اگر بر معیارهای عملکرد بهتر وبسایت نظارت کنید. سنجش اثربخشی استراتژی سئو، تعیین استراتژی محتوا متناسب با سلایق کاربر از جمله این معیارها است.
چطور میتوانیم ترافیک وبسایت را افزایش دهیم؟
میتوانید از ترافیک شبکههای اجتماعی استفاده کنید. برای اثربخشی اقدامات بازاریابی میتوانید حساب شبکههای اجتماعی که به وبسایتتان ختم میشود، ردیابی کنید.
ردیابی حضور در رویداد (Event Attendance) یک شاخص کلیدی عملکرد (KPI) است که در اندازهگیری اثربخشی اقدامات بازاریابی نقش دارد.
میتوانید با اندازهگیری تعداد افرادی که در رویدادها و ایونتهای شما شرکت میکنند، بفهمید که چقدر بین مخاطبان محبوب هستید. همچنین متوجه میشوید که مسیر درست را برای استراتژی خود انتخاب کردهاید یا نه.
حفظ مشتری به توانایی یک کسبوکار برای حفظ مشتریان فعلی خود و بازگرداندن آنها برای خرید دوباره اشاره دارد.
میتوانید برای اندازهگیری حفظ مشتری از معیارهای نرخ ریزش مشتری یا درصد مشتریانی که تجارت با آنها را متوقف کردهاید، استفاده کنید. ارتباطات شخصی، برنامههای وفاداری مشتری، خدمات عالی و ارائه ارزش مستمر به مشتریان از جمله راهکارهای بهبودبخشی حفظ مشتری است.
اگر بتوانید KPI را در هر مرحله از استراتژی بازاریابی محاسبه و ارزیابی کنید، پس به شما کمک میکند تا استراتژی خود را بهینهسازی کنید و در نتیجه به هدف خود در فروش یا برندسازی دست یابید. آژانس تبلیغات دارت یکی از مراکز ارتقادهنده کسبوکارها است. شما با مشورت با کارشناسان تبلیغات دارت میتوانید KPI کسبوکار خود را در مراحل مختلف بازاریابی کسب و کارتان ارزیابی کنید و تا عملکرد بهتری را به دست آورید.
آژانس تبلیغاتی دارت به این شکل میتواند در اندازهگیری اثرگذاری کمپینتان در هر مرحله مؤثر باشد:
جهت دریافت مشاوره در مورد شاخص کلیدی عملکرد، این فرم را تکمیل کنید.
و در پایان این که...
درک و ردیابی انواع شاخص کلیدی عملکرد (KPI) برای بهبود استراتژی دیجیتال مارکتینگ بسیار اهمیت دارد. با اندازهگیری معیارهایی مانند، جذب مشتری، نرخ تبدیل و تعامل با شبکههای اجتماعی میتوانید تصمیم مبتنی بر داده را برای بهینهسازی استراتژی بازاریابی بگیرید.
در این مقاله دارت دریافتیم که باید شاخصهای کلیدی عملکرد با اهداف کسبوکار هماهنگ شود تا مثل یک سد در برابر چالشها قرار گیرد.