«یک خمیدگی در جاده به معنی پایان راه نیست؛ مگر آنکه شما نتوانید دور بزنید.» این جمله طلایی از هلنکلر آموزشی است برای همه کسبوکارهای سنتی تا بدانند، اگر با تغییرات عصر دیجیتال همراه نشوند، به پایان راه رسیدهاند! مسیر تاریخی تغییرات انقلابی در جهان به چهارمین مرحله خود رسیده است. جهان وارد عصر اقتصاد دیجیتال شده است. چنانچه کسبوکارهای سنتی نتوانند در این مرحله تاریخی، خود را با تغییرات وفق دهند، ضرر سنگینی را متحمل خواهند شد.
البته میدانیم که انسان در برابر کوچکترین تغییرات زندگی خود نیز دچار ترس و اضطراب میشود. پس بسیار طبیعی است که صاحبان کسبوکارهای سنتی، در برابر تغییرات عظیم دنیای دیجیتال، دچار پریشانی شوند. مخصوصا اگر بدانیم این تغییر آنچنان بزرگ است که حتی کارشناسان خبره حوزه فناوری دیجیتال نیز، در مرزبندی ابعاد آن چالشهایی دارند. این تغییر، ساختارشکن است و حتی برخی از بزرگترین کسبوکارهای دنیا را با بحران فروپاشی روبرو کرده است. فضای امنیتی در این عصر متفاوت شده است. هر روز احتمال حمله هکرها وجود دارد. ممکن است در کوتاهترین زمان ممکن دارایی یک کسبوکار به یغما برود. این امر سبب میشود که صاحبان کسبوکارهای سنتی اراده خود را برای تغییر از دست بدهند. آنها برای ورود به تحولات دیجیتال دچار تردید میشوند. شاید هویت شغلی خود را بربادرفته ببینند و از خود بپرسند: «آیا، میتوانم با تغییرات پیشروی اقتصاد دیجیتال همسو شوم؟ آیا کسبوکار سنتی من، به پایان راه رسیده است؟»
صاحبان کسبوکارهای سنتی باید بدانند که هیچ تغییری هر چقدر هم که بزرگ باشد، نمیتواند به راحتی کسبوکار آنها را از بین ببرد. آنها باید آگاه باشند که همسو شدن با تغییرات بیرونی و تحولات اخیر کار سادهای نیست. آنها باید بدانند که توسعه اقتصاد دیجیتال بیشتر شبیه یک فرصت است تا یک تهدید!
اولین قدم در برابر این تغییر بزرگ، ترس و مقاومت نیست. نخستین گام، پذیرش کامل این تغییرات است. پذیرشی که موجب میشود تا تصویر مثبتی از آینده در ذهن آنها پدیدار شود. تصویری که به هیچ عنوان شباهتی به پایان یک راه ندارد و نوید شروع یک راه جدید است.
البته کسبوکارهای سنتی، تنها با پذیرش تغییرات در لایه تجهیزات و تغییرات سختافزاری عرصه دیجیتال به کسبوکاری مدرن و نوآور تبدیل نمیشوند. به بیان واضحتر، اگر کسبوکاری فقط تجهیزات الکترونیکی خریداری کند و سیستمهای سختافزاری خود را با مدرنترین سیستمهای روز دنیا تجهیز کند، احتمال موفقیت زیادی نخواهد داشت. کاملا بدیهی است که تحول دیجیتال تنها جایگزین ابزارآلات دیجیتال با وسایل سنتی نیست.
تحول دیجیتال بیش از اینکه موضوعی فناورانه باشد، موضوعی فرهنگی، اجتماعی و انسانی است. بدین معنی که لایه های اقتصاد دیجیتال در سطوح بالاتر شامل دستورالعملهای جدیدی پیرامون تعاملات، الزامات، نگرشها و … تعریف میشوند.
سطحی که میتوان آن را (فرهنگ حاکم بر عصر اقتصاد جدید یا دیجیتال) نامید. در صورت پذیرش این فرهنگ، صاحبان کسبوکارهای سنتی اولین قدم را با موفقیت برداشتهاند.
دومین قدم به سمت تحولات دنیای دیجیتال، بازآفرینی (طراحی مجدد) محیط و مدل کسبوکار است. این بازآفرینی فرآیندی مرحله به مرحله و براساس استانداردهای اقتصاد دیجیتال است؛ طراحی مجددی که کسبوکار سنتی را روشمند و منطقی به سوی مدلی مدرن و دیجیتال پیش میبرد.
نقشه راه در ابتدا شامل مراحلی از شناخت و آگاهی است. سپس با گرفتن نتیجهای مطلوب از مجموع این آگاهیها، میتوان تغییرات بهینهای در مدل کسبوکار ایجاد کرد. در واقع شرایط فعلی کسبوکار و شناخت دقیق شرایط درونی و بیرونی آن موجب میشود تا صاحبان کسبوکارها به بینش مناسبی از وضعیت موجود برسند.
همانطور که گفته شد، اولین مرحله بازآفرینی، شناخت کامل حوزه کسبوکار است. با این شناخت، صاحبان کسبوکارهای سنتی از نیازهای حقیقی کسبوکار خود آگاه میشوند. به عنوان مثال، یک شیرینی فروشی سنتی ممکن است نیازی به رایانه و اینترنت نداشته باشد اما در همان حوالی ممکن است شیرینی فروشی دیگری باشد که شیرینی فروشی خود را تبدیل به یک شیرینی فروشی آنلاین کرده است.
صاحب شیرینی فروشی اول احتمالا به رایانه و اینترنت نیاز چندانی ندارد اما شیرینی فروشی دوم بدون اینترنت و رایانه کسبوکارش دچار مشکل خواهد شد. بنابراین شناخت دقیق کسبوکار و اینکه از چه روشی قرار است محصولات و خدماتش را عرضه کند، اولین گام در بازآفرینی کسبوکار دنیای اقتصاد دیجیتال است.
پس از شناخت حوزه کسبوکار نوبت به شناخت مشتریان و نیازهای مشتریان میرسد. اگرچه بسیاری از افراد معتقد هستند که شناخت مشتریان و نیازهای آنها گام اول است اما بههرحال اینکه یک کسبوکار بداند که قصد چه کاری برای انجام دارد از اهمیت بیشتری برخوردار است. هر تغییر در فضا و مدل کسبوکار حتما باید براساس نیازهای مشتریان انجام شود.
اما سوال اینجاست که نیاز و تقاضای مشتریان در اقتصاد دیجیتال چه تغییراتی میکند؟ سادهترین مثال برای پاسخگویی به سوال پیشرو این است که یک خواروبارفروش به دلیل حجم بالای دادوستدهای روزانه، حتما باید کسبوکار خود را به دستگاه کارتخوان مجهز کند. چون امروزه نیاز مشتریان این است که بتوانند به راحتی بدون همراه داشتن پول نقد خرید خود را انجام دهند. با توجه به تشدید رقابت در اقتصاد دیجیتال بهتر است شعار «همیشه حق با مشتری است!» بیشتر از گذشته مدنظر کسبوکارها قرار گیرد.
مرحله سوم: شناخت کامل فضا و محیط
سومین مرحله، تمرکز بر روی شناخت کامل فضا و محیط است. این شناخت باعث تخصیص درست و بهینه فضای کسبوکار به تجهیزات دیجیتال میشود. یکی از مزایای دوران اقتصاد دیجیتال این است که فضاهای بلااستفاده کسبوکارهای سنتی را پویا میکند.
به عنوان مثال کتابفروشیها میتوانند رایانههایی را در فضای مناسب در اختیار مشتریان قرار دهند تا با استفاده از این سیستمها مشتریان بتوانند کتاب مد نظر خود را جستجو کنند. بهاینترتیب با ترکیب فضای سنتی و دیجیتال امکان جدید و مناسبی برای رضایت بیشتر مشتریان فراهم کردهاند.
مرحله چهارم: شناخت و بررسی رقبا
در چهارمین مرحله بازآفرینی، شناخت کامل و آنالیز رقبا بررسی میشود. عرصه اقتصاد دیجیتال، عرصه رقابتها است. هر اقدام نوآورانه رقبا به معنی تخصیص بخشی از سهم شما در بازار پرسرعت اقتصاد دیجیتال به رقبا است.
پس آنالیز سطح خدمات دیجیتالی رقبا پیشنیاز مهمی برای ورود به بازار دیجیتال است. اینگونه، صاحبان کسبوکارهای سنتی میتوانند بهروز باشند. بهروز شدن و بهروز ماندن امری حیاتی برای حال و آینده کسبوکارها در دنیای دیجیتال است.
مرحله پنجم: درک درست از آینده کسبوکار
در آخرین مرحله درک درست از آینده کسبوکار باید مورد توجه صاحبان کسبوکارهای سنتی قرار گیرد. آنها ابتدا باید به تصویری واقعی و به دور از هر گونه پیشفرض ذهنی برای آینده کسبوکار خویش در دنیای دیجیتالی برسند.
اگر تصویر، یک آینده کارآمد را پیشروی آنها قرار دهد، قدم بعدی برنامهریزی برای تحقق این آرمان است. برنامهریزی دقیقی که بتواند مسیر مشخصی را برای ورود صاحبان کسبوکارهای سنتی به دنیای دیجیتال فراهم کند.
یافتن مسیر ورود به دنیای دیجیتال، هیجانانگیز است. برای کنترل اینگونه هیجانات که مانع حرکت هوشمندانه میشوند، باید همواره خطرات دنیای اقتصاد دیجیتال را به خود گوشزد کنید.چناچه کسبوکارها در دنیای مبتنی بر اقتصاد دیجیتال، هوشمندانه حرکت نکنند ممکن است بیرحمانه حذف شوند.
وفاداری در دنیای دیجیتال کمرنگتر از دنیای سنتی است. به این معنی که در دنیای دیجیتال کارمندان، مشتریان، کسبوکارها و… کمتر به فکر وفاداری هستند و بیشتر ترجیح میدهند که سودآوری لحظهای را مد نظر قرار دهند. جان آزبورن میگوید: «کامپیوترها همان انسانهای توسعهیافتهاند؛ هوشمند ولی بدون اخلاق.»
از طرف دیگر افراد زیادی در حوزه هک و بدافزارها فعال هستند که میتوانند کسبوکارها را تهدید کنند. این امر لزوم استفاده از کارشناسان خبره حوزه دیجیتال را بیش از پیش گوشزد میکند. کارشناسانی که بتوانند خطرات احتمالی را تشخیص داده و در جلوگیری از بروز آنها کسبوکارها را یاری کنند. حتی در صورت بروز مشکلاتی از سوی هکرها، باز هم حضور کارشناسان خبره حوزه دیجیتال میتواند کمکحال کسبوکارها باشد.
آژانس دیجیتال مارکتینگ دارت، با ارائه خدمات مشاوره، همواره در کنار کسبوکارهای سنتی بوده و است. ما در دارت کنار بسیاری از کسبوکارهای سنتی بودهایم تا بتوانند به راحتی تغییرات مورد نیاز درون سازمانی را انجام دهند و با تغییرات بیرونی دنیای دیجیتال همسو شوند.
دارت ارائهدهنده خدمات تحول دیجیتال به کسبوکارها برای فعالیت در اقتصاد دیجیتال است که به عنوان یک آژانس دیجیتال، سالها است در کنار کسبوکارهای بزرگ و کوچک، خدمات متنوع دیجیتال را ارائه می دهد. کارشناسان ما تجربه بسیار بالایی در ارائه مشاوره به کسبوکارها جهت ورود به عرصه دیجیتال را دارند. در صورتی که به دنبال تغییر در کسبوکار سنتی خود هستید و میخواهید از رقبای خود در تحول دیجیتال عقب نمانید، میتوانید با کارشناسان دارت در ارتباط باشید. ما در سریعترین زمان ممکن با شما ارتباط خواهیم گرفت.
و در آخر…
امید است مطالب ارائهشده در این نوشتار، راهنمای مناسبی باشد برای همه کسبوکارهای سنتی. همراهی با فرهنگ خاص دنیای دیجیتال، پذیرش دقیق تغییرات پیشرو، بازآفرینی مرحلهبهمرحله و بر پایه شناخت بیشتر، توجه شایان به خطرات و در نهایت، استفاده بهینه از دانش کارشناسان خبره حوزه دیجیتال، بیان شدند تا کسبوکارهای سنتی بتوانند از مسیر سخت ورود به دنیای دیجیتال به سلامت عبور کنند.