هنوز کسبوکارهای کوچک و متوسط زیادی در ایران به صورت سنتی اداره و مدیریت میشوند. برخی از این واحدها هرچند از نظر کارآمدی موفق ارزیابی میشوند ولی چنانچه بهصورت درست و علمی مدیریت شوند، چند برابر موفقتر و سودآورتر خواهند بود.
در این وضعیت برنامهریزی از مهمترین حلقههای گمشده در مدیریت کسبوکارهای کوچک در ایران بهحساب میآید که مانع پیشرفت و رونق این واحدها شده است.
در واقع برنامهریزی استراتژیک آمادهسازی سازمان برای استفاده از فرصتهای آینده و روبهرو شدن با مخاطرات و جریان بازار است. یعنی این نوع برنامهریزی غالبا با کاهش هزینهها، افزایش انگیزه کارکنان، شیوه مواجهه با تهدیدها، تبدیل تهدیدها به فرصتها، پیشبینی احتمال روند بازار و بهبود کلی کارآیی و عملکرد همراه خواهد بود.
بنابراین، در برنامهریزی استراتژیک مطمئن میشویم که با بررسی چالشهای خارجی و همچنین تهدیدها، شرایط نامساعد ازبین میروند و این تهدیدها به فرصتهای احتمالی تبدیل میشوند.
کسبوکار معمولا فعالیتهایی مانند تولید و خرید کالاها و خدمات با هدف فروش آنها برای کسب سود را شامل میشود. هرچند به باور عمومی، تنها هدف کسبوکار، کسب سود اقتصادی است اما این موضوع از نظر برخی از کارشناسان چندان درست بهنظر نمیرسد. آرویک اقتصاددان در این زمینه میگوید: «انسان تنها بهخاطر خوردن زندگی نمیکند، تنها هدف کسبوکار هم، کسب سود نیست». در نتیجه، کسبوکارها هم دارای اهداف اقتصادی و هم اهداف اجتماعی هستند.
انواع کسبوکارها شامل خانگی، اینترنتی، روستایی، خانوادگی و کوچک هستند. کسبوکار اینترنتی با ظهور رایانه، اینترنت و توسعه جامعه خدماتی وارد عرضه اقتصاد شد و اکنون به عنوان یکی از سریعترین انواع کسبوکارها از لحاظ تعداد، سود و حجم در تجارت بینالمللی شناخته میشود.
کسبوکار اینترنتی در واقع فروش محصولات یا خدمات با استفاده از اینترنت است و اکنون طیف وسیعی از مردم از این طریق در عرضه خدمات و خریدوفروش محصولات حضور دارند.
رقبا عنصر جدانشدنی از کسبوکار هستند، بهطوریکه همین رقبا هستند که عملکردشان تاثیر زیادی در کیفیت و کمیت محصول دارد.
معمولا کسبوکارها برای جذب مشتری بیشتر، دستیابی به سهم بیشتری در بازار، رشد فروش و همچنین کسب سود بیشتر، به طور مستمر و خستگیناپذیر برای تولید محصولات مشتریپسند در مقابل سایر رقبا در حال تلاش هستند.
با این نگاه، استراتژی بازاریابی، درکنار توجه به نیاز مشتریان هدف، به عملکرد و برنامههای رقبا نیز نیمنگاهی خواهد داشت که «تحلیل» رقبا از بطن این تحلیلها بیرون آید.
تحلیل رقبا، مراحل بررسی نقاط قوتوضعف رقبای کنونی و رقبای بالقوه خواهد بود که فرصت شناسایی و ارزیابی فرصتها و تهدیدها را ایجاد میکند. در این تحلیل و بررسی مشخص میشود که باید به کدام رقبا حمله کرد واز کدام رقبا فاصله گرفت.
شناخت مخاطبان از مهمترین عناصر بازاریابی و توسعه تمام کسبوکارهای بزرگ و کوچک است. وقتی شناخت مخاطب بهدرستی انجام نشود بازاریابی معنی و مفهوم خود را از دست میدهد زیرا کسبوکار از نیازها و توقعات مشتری و مخاطب بیاطلاع مانده و محصول را بدون هدف و تعیین بازار تولید میکند که عاقبت این کار جز شکست و برگشت محصولات، نتیجهای دیگری نخواهد داشت.
تمام کسبوکارها برای توسعه فعالیتشان باید مخاطبان خود را بشناسند و برمبنای نیاز و خواستههای آنان، استراتژی بازاریابی خود را طراحی کنند.
باید براساس نوع محصولات، مخاطبان را از جهات مختلف مانند سن، جنسیت و موقعیت جغرافیایی دستهبندی کنند. در نتیجه شناخت محصولات و خدماتی که عرضه میکنید قدم مطلوبی در شناسایی مخاطب و مشتری خواهد بود.
در مجموع باید گفت که شناخت مسایل و نیازهای مخاطبان مسیر خوبی برای توسعه هر کسبوکار است و یکی از راههای مناسب شناخت مخاطب، انجام مصاحبه و نظرسنجی از مشتریان احتمالی است.
بررسی و ارزیابی بازار از مهمترین اقدامها برای کسب اطلاعات گسترده به منظور برنامهریزی استراتژی بازاریابی خواهد بود. هر کسبوکاری نیازمند درک خواستههای مشتریان و شیوه تعامل با آنها است. انجام تحقیق درباره رقبا و پیشنهادهای آنان، میتواند به کسبوکارها در شناخت بهتر فرصتها و شیوه تشخیص تفاوتها میان محصولات و سرویسها یاری کند.
وقتی مشتریان و مخاطبان خود را بشناسید قادر خواهید بود مشتریان بالقوه را به عنوان بازار هدف خود شناسایی کنید. در مجموع تحلیل کسبوکار باید به صورت دورهای صورت گیرد چون بازار به طور دائم در حال توسعه و پیشرفت است و نیاز بازار و مشتریان هم تغییر میکند.
مزیت رقابتی در مجموع به عوامل یا تواناییهایی گفته میشود که به شرکتها امکان میدهد بهطور مستمر کارآیی بهتر از رقبا را انجام دهند. هدف مزیت رقابتی، کارآیی برتر نسبت به رقباست. شرکتهای بهرهمند از مزیت رقابتی باید از کارآیی بیشتری بهرهمند باشند.
نکته دیگر اینکه مزیت رقابتی با برخورداری از توانمندیهایی، به طور مستمر شرکت را به ارائه کارآیی و عملکرد بهتر نسبت به رقبا توانمند میسازد. در نتیجه برای رسیدن به مزیت رقابتی، سازمان باید علاوه بر توجه به موقعیت خارجی خود، به توانمندیهای داخلی هم توجه کند.
مقصود از مزیت رقابتی این است که شرکتها از موقعیت پایداری از لحاظ کارآیی بالا بهرهمند باشند. سازمان و هر کسبوکاری باید درصدد جذب و حفظ مشتری وفادار باشد و مشتری وفادار نیز به دلیل مزیتهای رقابتی پایدار با کسبوکار برای زمان زیاد همراه میماند.
اهداف آینده کسبوکار در برنامهریزی استراتژیک تعیین و تدوین میشود. بر این اساس استراتژیهای کنونی در کسبوکار شناسایی میشوند و موقعیت محیطی سازمان هم تحلیل میشود. در این بخش امکانات کسبوکار برمبنای تجزیهوتحلیل منابع ارزیابی میشود. همچنین وضع فعلی طبق نقاط قوتوضعف سازمان ارزیابی و شناخت مطلوبی درباره استراتژیهای قبلی حاصل میشود.
در مجموع باید گفت که در برنامهریزی استراتژیک مهمترین رکن مدلسازی روشها و شبیهسازی شیوههای کنونی در سازمان خواهد بود که در نتیجه طبق روش و اصول تجارت ارزیابی میشوند.
دارت به عنوان آژانس دیجیتال مارکتینگ برای کسبوکارها خدمات متنوعی را در نظر گرفته است که شما میتوانید با ارتباط با کارشناسان ما، از کم و کیف این خدمات اطلاع پیدا کنید. اما در مورد برنامهریزی دیجیتال مارکتینگ باید گفت، دارت برای شبکههای اجتماعی و وبسایت شما، برای مارکتینگ محصولات و خدمات شما در فضاهای دیجیتال، و برای کمپینهای تبلیغاتی شما، برنامهریزی دقیق و کارشناسیشدهای را انجام خواهد داد.
تجربه ما در سالهای اخیر نشان داده که هر چه برنامهریزی دقیقتری انجام شود، و نظارت مناسبی روی انجام دقیق برنامهریزی انجام شود، به احتمال زیاد خروجی خوبی خواهد داشت.